به نـــام خـــــدای قصـــــــہ هـــــا
چی بنویسم؟؟؟ ای خدا خستم ...تو سرنوشتم چیزی از خوشبختی نوشته بودی؟؟؟
چرا هر ارزویی میکنم روز ب روز دست نیافتنی ترش میکنی
مگه من دل ندارم ؟؟؟...اووووف بریدم
ممنون ک منو در حد ایوب میبینی
ولی من دیگه صبر ندارم ...بریدم
همش داری عذابم میدی...مگه من چ هیزم تری بهت فروختم؟؟؟
روز ب روز غمگین تر میشم و گوشه گیر تر..
نمیخوام این زندگیو ....
یه مرگ بهت بدهکارم و یه دنیا آرزو طلبکار ....یا طلبتو بگیر یا طلبمو بده
خدا هستی؟؟؟
الوووووووووو؟؟؟یچی بگو دیگه!!!